گمراه

۱۴۵ بازديد
سخت میشه زندگى اگ نتونى بین دوتا گزینه یکى رو بخواى انتخاب کنى 
مخصوصا اینک برأى هر دو گزینه بهترین چیزا رو ارزو کردى و زندگیت ب هر دوتا بند باشه 
و تو بدى هیچکدوم رو نخواى و بلکه بخواى هر دو طرف خوشحال باشن






حالا درمورد خودم امیدوارم منو درک کنین و هیچکدومتون ازم چىزى ب دل نگیرین 
من واقعا معذرت می خوام 
از همه

گاهی ...

۱۵۳ بازديد
گاهی می توان گذشت از ناراحتی ها اما
با سختی...
گاهی می توان رد شد از تنهایی ها اما
ن ب تنهایی..
گاهی می شود گذشت اما تا بگذرد 
زندگی هم میگذرد .
لحظه های طلایی زندگی ات هم میگذرد.
و در اخر تمام این شاید ها و ای کاش ها میگذرد.



شاید بقیه نگذرند اما زندگی میگذرد.
و ترس گذشتن ان ها هم میگذرد.




امیدوارم کسی از من نگذرد

گاهی

۹۹ بازديد
 گاهی مشکلات بزرگ ، تنها راه برای قوی شدن نیستند.....  
   یک چوب کوچک ک لای چرخ ما بماند باعث درسی بزرگ می شود.
گاهی لازم نیست برای ادب کردن کسی گوشش را پیچاند.....
شاید تنها یک توضیح دادن همه چیزهایی را. ک نمی‌توان با گوش پیچاندن حل کرد را با توضیحی کوچک حل کرد.


اما این چیزی نیست ک در 1 روز یا 1سال بتوان ب کسی یاد داد این یک تجربه است. 


گاهی می‌توان از بچه ای کوچک چیزی بزرگ یاد گرفت البته همه ی این چیز ها ب درک هر فرد ربط دارد. 

دلم یک .........

۸۸ بازديد
دلم یک شانه و موهای تو را می خواهد .
دلم یک جاده و پاهای تو را می خواهد .
دلم یک ساک و سفر با تو را می خواهد .
دلم یک عالمه عشق و مهر تو را می خواهد .
دلم یک سفر و همسفر تو را می خواهد .
راستش ......
دلم خیلی چیز ها را با تو و تو می خواهد .
من همه دنیا را با تو می خواهم .
ن تنها .....

دورت میگردم

۱۵۰ بازديد
دیوانه وار زیارتت میکنم 
                   باز هم زمین بیشتر از من می‌شناسد که دور تو می‌گردد و 
                          و من 
                  فقط سطر به سطر می نویسم.

آخرین ستاره

۶۵ بازديد
آخرین شعر سفر رابا واژگانی از جنس آینه برای اندوه ستاره ای تنها سرودم، تا فانوسی از روشنی شبنم بر تیرگی شب ساکتش بیاویزد.
و نجوای خورشید را باا بوسه ای از لبان مهرافزا بستاند. و سخاوت باد را آغشته به مهری جاودانه به رگ هستی اش بدمد و ابر اندیشه های سپیدش را به آسمان آبی خاطره، و لبخند مهر آئینش را آکنده از عطر فرحزای افزون بهشت بر بامداد انتظار نقش زند. 

گاهی متفاوت بودن خوب است

۲۲۰ بازديد
هر گاه او را در صفحه ی اول دفتر ذهنم می دیدم، دلم برای آن مژه های بلندش، آن صورت آرامش بخشش و آن لبخند سراسر عشقش تنگ می‌شد... . 
ناگهان صورتم از باران چشمم خیس میشد. 
در دهان همه پیچیده بود فلانی افسردگی گرفته و من میان آسمان و زمین معلق بودم...    . 
نمی توانستم دلتنگ شدنم و دوست داشتنم را ب آنها ثابت کنم، پس آنها را ب حال خود رها کردم، آنها ب من خندیدند چون با آنها متفاوت بودم و من ب آنها می خندیدم چون همه مثل هم بودند.

زمان میگذراند

۷۸ بازديد
آسمان را ک می نگرم حرف دارد. زمین، دریا، خشکی، دشت، بیابان و باران هم همینطور...  .
اما من...  .
از بس گوشی برای حرف هایم پیدا نکردم برای پروانه ها حرف میزدم، همه من را دیوانه می خواندند، اما من دیوانه نبودم.
من هر چه بیشتر صحبت می‌کردم آنها بیشتر مرا نادیده می گرفتنند، و من احساس می‌کردم یک مورچه ی ناتوان هستم.


اما





من بر خلاف تفکر آنها بزرگ شدم، حتی از آنها هم بزرگ تر، آنقدر بزرگ ک صدای آنها برایم ویز ویزی بیش نبود. 
آنگاه بود ک برای حرف هایم هزاران هزار گوش داشتم،اما...    .




من دیگر حرفی نداشتم. 

فوق العاده

۷۵ بازديد
همیشه فوق‌العاده ترین ها کسانی هستند ک ب سخت ترین حالت ممکن ب دست می آیند...   . 
همان هایی ک برای ب دست آوردن آن باید تمام سختی ها را پشت سر گذاشت اما مسئله این است که آیا این کافیست... . 

همه چیز دلتنگ بودنت است

۸۰ بازديد
آسمان را که می نگرم تصویری از دلتنگی را می بینم.
زمین را که می نگرم تصویری از نگرانی را می بینم. 
دریا را که می نگرم تصویری از اشک ها را می بینم.
ساحل را که می نگرم تصویری از شن های سوخته را می بینم. 
جنگل را که می نگرم تصویری از صدا های نا آرام درخت را می بینم.






اما................ 








من کجای این دنیا هستم.
آیا اگر کسی مرا ببیند تصویری را در من می بیند.